داغت برای خواهر از نوع دیگری ست... از جنس #بی_کسی


#جابر

#خواهرانه_برای_تو


براش



کاشکی میشد...

ماهم باهات میومدیم...

 کاش رفتنتو نمیدیدیم...

خیلی سخته...

خیلی  سخته نفس کشیدن تو دنیایی که نیستی...😔💔

خیلی سخته زندگی رو زمینی که دیگه  توش نیستی...

ولی...

سختیارو تحمل میکنیم که راهتو ادامه بدیم...

سرخی خون تو...

تاابد روبه روی چشمانمان باقی میماند...

تامبادا روزی فراموش کنیم...

تکلیفمان را...

هدفمان را...

#تا_آخر_راهت_را_ادامه_میدهیم

#جابر



براش



سلامی سرشار از موفقیت روزافزون

بابت تئاتر قشنگتون واقعا ازتون ممنونم وبی نهایت خوشحالم از اینکه امثال خانم فاطمی و بقیه عوامل تئاترتون هستن تا انقدر تمیز و خوشمزه باعث بیدار شدن آدما بشن ، تئاترتون فوق العاده زیبا وتاثیر گذار بود.

برای چندمین بار بودکه میومدم وتئاترتون رو میدیدم ، چون جابر برای من فقط یک تئاتر نیست ، من بهش مدیونم، چون خیلی چیزا بهم یاد داد که زندگیمو ازاین روبه اون رو کرد . دوستی جابر وعلی انقدر شیرین بود که باعث شد آدمای دورو برم رو بهتر بشناسم . دغدغه ها و تفکراتم وحتی آرزوهام بشن مثل جابر ، دلخوشیم بشه لبخند آقام ، عشقم بشه چادرم عشقی که نمیذاره یه لحظه چادرم ازسرم دربیاد.

من داداش ندارم و اصلا نمیدونم داداش داشتن چه شکلیه و چه حسی داره ولی از وقتی اومدم و تئاترتون رو دیدم اصلا انگار جابر واقعا هست ؛ بااینکه نه عکسی ازش دارم و نه میدونم اسم واقعیش چیه ، ولی جابر رو به عنوان دوست شهیدم انتخاب کردم . ولی نه، انگار میدونست داداش داشتنو خیلی دوست دارم ولی ندارم، اومدتوزندگیم ویه طوری هوامو داره که مطمئنم اگه داداش میداشتم مثل جابر هوامو نداشت.

واین باعث شد به یه چیز ایمان قلبی پیداکنم اینکه"شهدا زنده اند" 

خیلی خیلی خوشحالم ازاینکه این تئاتر رو دیدم و دست خالی برنگشتم . یه حس قشنگی دارم که تابه حال نداشتم.

باخودم عهد بستم تا وقتی نشدم یکی مثل جابر هروقت اجرا داشتید تلاشم رو بکنم که بیام ودرس های جدیدی که میتونم از جابر بگیرم رو ازدست ندم .

دوستدارت... نگرانت... خواهرت... زینب... خداحافظ دوست وفادارم به امید دیدار دوباره.