سلام داداش جابرم

من چادر ی شدم مثل حوری های خانه ی شما

مثل خواهرت زینب و جمیله

من بعد از دیدنت قسم خوردم برایت خواهری کنم تو که برادری را تمام کردی 

فدای غیرتت بشوم که همین یک جمله دیوانه ام کرد که خلاصه ی  عشق و علاقه ی مرد به ناموسش غیرت اوست تو عاشق خواهرانت بودی و هستی و این در غیرتت بود

من در زندگیم این مدل عاشقی را از مردهایی که ناموسشان هستم ندیدم

تو مردترین مرد دورو بر من هستی

به عشق نگاه دوستداشتنی ات من هم چادری شدم❤️❤️❤️

بیننده ی پرند💝


براش


دیر زمانیست،که دلتنگم...اما...

اینجا در مقابل چشم های به راه مادر... که هر روز برای دیدنت آب وجارو می کنند،

من هیچ نمی گویم،

اینجا کنار خواهری که هر روز از دوری تو بی صدا می شکند،

وگل های نوشکفته ی او،که هر روز بهانه ی ات را می گیرند، من سکوت می کنم،

اینجا کنار زهرایی که بی تو ماند...

و هر روز به گل خشک شده ای که هنوز بوی دستانت را می دهد،

خیره میشود،من از دوری ات دم نمیزنم،

اینجا کنار باغچه ای که گل هایش در انتظار نوازش دوباره ی دستانت پرپر میشوند،من از دوری تو سخن نمیگویم،

اینجا که...من هیچ نمی گویم...

درونم پر است از ناگفته ها...

ولی...

از تو چه پنهان...

اینجا...

همه چشم به راه اند...

نبودت را هیچ کس باور نکرده...

#زینب_نوشت


براش


دلم یه جوریه...ولی پرازصبوریه...

چقدرشهیددارن میارن ازتوسوریه😭

جابرم سلام میدونم که تمام تلاشت روکردی تاازهمه رضایت سوریه رفتنت روبگیری.ولی عزیزترازجانم اقامصطفی بدون توچیکارمیکرد؟؟؟

جمیله بدون توباکی تمرین دفاع شخصی میکرد؟؟؟

زینب بدون تونیمه های شب منتظرکی می موند؟؟؟داداش بدون تومامانت نمیتونه کتاب هاتوجمع کنه !!!همین که...😭😭😭همین که توی کشورخودت شهیدشدی وشدی مدافع وطن خودش به همون اندازه ارزش داره

میدانم که سوریه رفتن یه چیزدیگه بودمخصوصاًاینکه بری پیش داداش محسنت😞😞😞

داداش کوچیکم عاشقت شده حتی بااینکه 4سال بیشترنداره وتوروندیده امابه شدت بهت علاقه داره ومیگه من میخوام برم پیش اقامحسن وداداش جابرم❤️

جابرم سلام برادرم روبه داداش محسن برسون وبگوداداشموپیش خودش دعوت کنه😞😞😞

#محمدعلی -دوستدارجابر


براش


سلام علیکم

اقامصطفی...

اره اقامصطفی بودزمانی که تابوت رومیاوردن بی قراری میکرددائم میگفت بلندشوجابربلندشووووو😭😭😭

اقامصطفی بودکه بعدازاتمام تئاتربه سوالات مردم پاسخ میدادحتی باهمون حالی که خیلیامون میدونیم برای ازدست دادن جابربود.

یادمه...یه خانمی ازش پرسیدایاشهیدجابرواقعاوجودداره؟؟؟

اونجابودکه دستی براشک های ازدست رفته اش کشیدوگفت:خیر,زندگی شهیدجابربرگرفته اززندگی چندشهیدبزرگوارهست.

برای یک لحظه نگاهم به نگاهش دوخته شدفقط یک لحظه😞😞😞

میدونم که ازدست دادن جابرچقدراززندگی خسته اش کرده بودوهمینطوراجرای پی درپی

اقامصطفی شماکه هنوزهستی جابررفت ولی ماروتنهانگذاشت چون میدونیم که راه جابرروپیش میگیرید.

مخاطب نوجوان درحرم اقارضا(ع)