تو کجایی؟ تو کجایی شده ام باز هوایی، شده ام باز هوایی...

گریه کن گریه و خون گریه کن ،‌آری که هر آن مرثیه را خلق شنیده است شما دیده ای آن را و اگر طاقتتان هست کنون من نفسی روضه ز مقتل بنویسم و خودت نیز مدد کن که قلم در کف من همچو عصا در ید موسی بشود.

چون تپش موج مصیبات بلند است، به گستردگی ساحل نیل است و این بحر طویل است و ببخشید اگر این مخمل خون برتن تب دار حروف است که این روضه مکشوف لهوف است؛‌

عطش بر لب عطشان لغات است

و صدای تپش سطر به سطرش همگی موج مزن آب فرات است

و اربابِ همه سینه زنان کشتی آرام نجات است؛

‌ولی حیف که ارباب «قتیل العبرات » است؛

 ولی حیف که ارباب« اسیرالکربات» است؛

ولی حیف هنوزم که هنوز است حسین بن علی تشنه یار است و زنی محو تماشاست ز بالای بلندی، الف قامت او دال و همه هستی او درکف گودال و سپس آه که «الشمرُ» ...

خدایا چه بگویم که «شکستند سبو را و بریدند»...

دلت تاب ندارد به خدا با خبرم می گذرم از تپش روضه که خود غرق عزایی، تو خودت کرب و بلایی؛ قَسَمت می دهم

آقا به همین روضه که در مجلس ما نیز بیایی، تو کجایی... توکجایی...

 

#آجرک_الله_یاصاحب_الزمان

 

 

ایتا: 

https://eitaa.com/noorolhodaa

بله:

ble.im/join/MThlMGVjYj

وبلاگ:

http://noorolhoda85.blog.ir/