بسم الله الرحمن الرحیم

در پاسخ به شبهات و اکاذیبی که مدتی ست از سوی برخی و چند مجموعه ی فرهنگی بر علیه کانون نورالهدی و مسئولان آن منتشر می شود، لازم است بگوییم بازی کردن در زمین دشمن، آگاهانه یا ناآگاهانه، دور از شأن و جایگاه فرهنگی است.

 

آنچه به نام کلاس بدیهه دست گرفته اید و پیرامونش مطالبی را درج می کنید، هیچ شباهتی به تمرینات بدیهه ای که در کلاس و اجرای تئاتر ما داشته، ندارد و اسناد و مدارک و شهود کافی برای صدق بیان ما و جهت ارائه به دادگاه موجود است. 

شما تلاش کردید آنچه که در مطالعات خود پیرامون عرفان های نوظهور خوانده اید به تمرینات کاملا سالم و علمی ما نسبت دهید. حال آنکه می دانید خوانندگان، اطلاعات کافی در این زمینه ندارند.

 

تمرینات ما کاملا در فضای عمومی و به دور از هیچ محدودیتی برای ورود افراد غیر، برگزار شد و می شود. 

و جالب تر آنکه خانواده و دوستان بازیگران ما، در هر زمان و مکانی که مایل به همراهی آن ها بودند، در کنارشان حضور داشتند و نظاره گر کلاس ها و تمرینات بوده اند. 

و اعتراض ما همیشه بر سر خانواده هایی بود که حضور کمرنگی کنار فرزندانشان داشتند.

این مطالب وهم انگیزی که منتشر می کنید، هر چه هست، هیچ ربطی و شباهتی به تمرینات ما ندارد. 

 

و اما سوال ما از شما. 

دلیل تلاش بی وقفه ی شما برای تخریب یک مجموعه فرهنگی که سال هاست تمام توانش را گذاشته که در این هجوم ناجوانمردانه دشمن در عرصه جنگ نرم، فضایی برای حضور نوجوانان و جوانان فراهم کند تا در کنار ورزش، تئاتر، حفظ قرآن و... در پیشبرد اهداف انقلاب موثر باشند چیست؟ 

آیا می توان دست جریان های نفوذ را در این قبیل کارها نادیده گرفت؟ 

این همه فرافکنی و سیاه نمایی و مخلوط کردن راست و دروغ و ایجاد شبهه، نامش می شود روشنگری؟؟ 

 

اگر دلسوز بودید، چرا جلسات نقد و آسیب شناسی را بدون حضور ما، در حلقاتی با تعداد محدود برگزار کردید؟ 

و بعد از مطلع شدن ما، شروع به حمله روانی و تشویش اذهان عمومی نمودید؟

 

اکنون خطابمان به آن هایی ست که اسم «آسیب دیدگان» بر روی خود نهاده اند! اگر آسیبتان آن قدر جدی بود که به خاطرش یک مجموعه ی مؤثر فرهنگی را تخریب کنید، چرا حتی یک بار به خود ما گلایه نکردید یا تذکر ندادید که ما چنین آسیبی دیده ایم؟ 

حاضرید به خواستگار دخترانتان بگویید که انها اسیب روانی و اختلال شخصیتی دارند؟

اگر انقدر جدی بوده که در بوق و کرنا کرده ایدو به طرف مقابل نگویید خیانت است!!

 

شما تا روز آخری که در مجموعه بودید. روی صحنه، در کلاس ورزشی و... در کمال آرامش حضور داشتید! اسناد این ادعایمان هم موجود است.

 

جالب است که برای ایجاد حساسیت و ترس در دل خانواده ها و افرادی که ما را می شناسند یا نمی شناسند از برچسبی استفاده کردید که اثبات آن، برای خود شما هم دشوار است! 

این گونه موضع گیری های تند در این بازه ی زمانی به نفع جبهه انقلاب نیست!

 

زدن برچسب های ضد اخلاقی به یک مجموعه خانم، در جلساتی که تصمیم گیرندگان آقا هستند، نکته ی قابل توجهی ست! آقایان، تئاتر ما را نمی توانند ببینند، آن هم به خاطر تقید طرفین و رعایت خطوط قرمز شرعی. در کلاس های ورزشی و تمرینات ما نمی توانند حضور پیدا کنند! پس قضاوت برایشان سخت میشود.

 

و جالب است که افرادی هم که به عنوان گواه حاضر می شوند، می گویند ما هم ندیدیم، ولی از افراد موثق شنیدیم! 

به سراغ آن فرد موثق که داعیه دار و پرچم دار اخلاق هم هست می رویم، او هم فقط شنیده!

 

«نقل است که مردی خدمت امام موسی کاظم علیه السلام آمد و عرضه داشت: فدایت شوم از یکی از برادران دینی کاری نقل کردند که من آن را ناخوش داشتم، از خودش پرسیدم انکار کرد در حالی که جمعی از افراد موثق و قابل اعتماد این مطلب را از او نقل کردند، حضرت امام موسی کاظم علیه السلام فرمود: گوش و چشم خود را در مقابل برادر مسلمانت تکذیب کن حتی اگر پنجاه نفر قسم خوردند که او کاری کرده و او بگوید نکرده ام از او قبول کن و از آنها نپذیر.»

 

آنان به راحتی از منابعی حرف می زنند که حتی یک بار ما را ندیده اند. یا در کلاس های ما حاضر نبودند.

و تعداد انهایی که بودند و رفتند در مقابل جمعیتی که ماندند و حاضرند در رد این مطالب شهادت دهند انگشت شمار است.

بماند که بدون شهادت این عزیزان هم اسناد محکمی در تکذیب همه ی موارد موجود است.

 

و جالب تر جمله مشترکی که در این کشاکش، پرتکرار شده بود و تحویل افرادی که برای تحقیق می رفتند می دادند: 

«روزه شک دار نگیریم بهتر نیست؟» «به هر حال اگر یک دیوانه هم بگوید در این ظرف زهر است شما احتیاط نمی کنید؟» 

« ما نمی گوییم این حرف ها راست است، همین که پشت سر این گروه حرف و حدیث است بهتر نیست با آنها ارتباط نداشته باشید؟ اینهمه گروه فرهنگی!! جای دیگر بروید»

و بین این همه گروه فرهنگی، تخریب چند گروه انگشت شمار، آن هم با روش های مشابه «ترور شخصیتی»، سوال برانگیز نیست؟؟ 

 

ما محکم و مقاوم به راه خود ادمه می دهیم. جهاد در جبهه فرهنگی در جنگ نرم، زخمی و کشته ی خود را دارد. 

عرض و ابروی مسلمان مانند جان اوست، مدعی هستیم حاضریم برای انقلاب جانمان را فدا کنیم.

ابرویمان را با خدا معامله کردیم.

 

اما سوال تامل برانگیز مسول یک موسسه فرهنگی از ما این بود: با وجود این مخالفین سرسخت چه اصراری به ادامه فعالیت دارید؟ 

پاسخ میدهیم که: عقب نشینی از چه؟ از فعالیت هایی که طی سالها پژوهش و تحقیق و خون دل خوردن و آبرو گذاشتن برای خدمت به انقلاب و نظام به کار گرفتیم؟ در این زمان که رهبرمان می فرماید، فرهنگ آن چیزی است که حاضرم جانم را در راهش فدا کنم!

 

اگر ما سرباز جنگ نرم ایم، پس توقف و عقب نشینی ما را، دشمن باید به خواب ببیند. 

 

نمی گوییم ما خیلی خاص و ویژه عمل می کنیم. نه! اما در حد توان و بضاعتمان تلاش مان را می کنیم تا ما هم گوشه ای از کار را برداریم و ان شاءالله شرمنده امام عصر نباشیم.

 

التماس دعا

 

ایتا: 

https://eitaa.com/noorolhodaa

بله:

ble.im/join/MThlMGVjYj

وبلاگ:

http://noorolhoda85.blog.ir/