دلنوشته های شما (61)

تو رو خدا همدان بیشتر بمونین یا اینکه پس از اجرای فردا از ملایر دوباره به همدان برگردین و اجرا رو تمدید کنین. ما به این اجرا بیشتر نیاز داریم 

دلنوشته های شما (60)

تربت 💜:

سلام همین رو بگم که ما با جابر زندگی میکنیم....شهریار اجرارودیدم .البته برای سومین بار ..وهمچنان با بچه ها یه تئاتر جابر خندیدم و اشک ریختم...

دلنوشته های شما (59)

⚘Sadat⚘:

با عرض سلام و خسته نباشید

میشه که یک اجرا هم در شهر ما داشته باشید ؟

من تازه از طریق دوستانم با تئاتر جابر آشنا شدم و مشتاقم که تماشاش کنم اگه براتون ممکنه یکبار دیگه به شهر ما بیایید.

دلنوشته های شما (58)

با سلام. من از استان همدان براتون پیام میفرستم. نمایشتون تحسین برانگیز و فوق العاده بود و کاملا حرفه ای. هر چه در وصفش بگم کم گفتم. میخواستم ازتون خواهش کنم اجرای همدان رو تمدید کنین لطفا لطفا لطفا

دلنوشته های شما (57)

سلام استوری امروز من برای تئاتر بینظیرتون ❤❤❤❤ماشاالله خداقوت

خواهر کوچیک شما فائزه شریعتی

دلنوشته های شما (55)

وقتی خبردار شدم که جابر میاد اصفهان خیلییی خوشحال شدم

چقدر منتظر این خبر بودم

چقدر حاظر بودم برا اینکه استقبال زیاد باشه هرکاری بکنم 

به نظرم جابر یه جادو داره یه جادو ک جذبت میکنه

دلنوشته های شما (54)

اونقدر میسوزم که من جابر رو دوست شهیدم کردم ولی ازش حتی یه عکس هم ندارم. حتی نمیدونم اسم واقعیش چیه بارها به خاطر همین زدم زیر گریه هر دفعه تو عزاداری امام حسین میگن که امام غریبانه شهید شده تازه درک میکنم یعنی چی،  یعنی صد برابر غریب تر از شهید شدن شهید جابر 

دلنوشته های شما (53)

سلام جابر عزیزم تو اردو جهادی ب یادت بودم یه روز اتفاقی داشتم درمورد حجاب صحبت میکردم یادت افتادم صحبتهات افتادم ک ب خواهرت داشتی میگفتی.

منم از صحبتهات استفاده کردم.خیلی اثر گذار بود

دلنوشته های شما (50)

ثریا:

سه تاازدخترای شهدای فاطمیون و 

دختروهمسر‌‌‌، و خواهر شهید(......) 

امروز درتئاترحضورداشتند

زندگی جابر خیلی شبیه یکی از این  شهدا بود

دلنوشته های شما (49)

کلنا فداک یا زینب:

خیلی دلتنگتونم که ببینمتون نمیدونم چرا هر کی ازم درمورد تیاتر میپرسه وقتی در مورد شهید جابر میگم چشمام خیس میشه دیگه طاقت ندارم ادامه بدم