Ⓨⓐ ⓜⓐⓗⓓⓘ:
من از زمانی که از میهمانی جابر بیرون آمدم دیگر من نبودم و نمیخواهم که من باشم میخواهم جابری و حججی و خلیلی و....باشم
من عاشق این حس و حالم شدم و باهیچ چیزی عوض نمی کنم میخواهم باهمین حسم به زندگی ادامه بدم,رشد کنم... وتنها دلهره من برا اینه که حتی لحظه ای غافل بشم و از دستش بدم😔