[یازهــــ🌹ــــراسلام اللّه علیها✋]
بسم الله الرحمن الرحیم
جابر ،مصداق جوانی به رنگ آیات کلام نور
ناخودآگاه خود را غریقی می یابم در دریایی طوفانی... طوفانی از محبت ، عشق، آرامش و یکرنگی.
شیلا:
تئاتر #جابر برای من #بازتعریفی از مفهوم «#امید» است. امیدی که در لابه لای دود و دم سیاه این جامعه رسانه زده و هجوم اخبار خاکستری، نفسِ تازه ای برای ریه های همتم دارد.
ارزش مفهوم امید را قبل تر، مانند اکنون که در میانه ی میدانم، نمیفهمیدم.
اما حال، گاه آنقدر ضربات و سیاهی های اتمسفر اطراف زیاد میشود، که اگر پمپاژ اکسیژن نباشد، نفسِ این دل تمام میشود. خفه میشود و دیگر یارای راه آمدن در مسیر جهاد را نخواهد داشت.
سلام.وقتتون بخیر .خواستم برای اجرای تاتر جابر بهتون خداقوت بگم.اگه فرصت داشتم خیلی دلم میخواست دوباره اجراتون رو ببینم.خدا از شما وخانوادهاتون راضی باشه وان شاالله خداونداجر دنیوی واخروی به شما عطاکنه.ی پیشنهاد هم داشتم.اگر پایان ماجرا بعد از شهادت وتشییع ،نشون بدید شاگردان شهید جابر نیز هر کدومشون مثل شهید جابر افرادی متخصص ومتعهد شدن.به بیننده یک امیدواری وانرژی مثبت میده .
اینجا وسط میدان جنگ.
فرقش با جنگ های معمولی میدانی چیست؟ در لباس آدمهای این جنگ.
گرگ های منافق در لباس دوست، آتش ریخته اند روی سرمان.
همان مثلا «خودی ها» که شده ایم خار چشمشان.
تنها به یک جرم: آبرویمان را به رگبار بسته اند و مشغول جدا کردنمان هستند!
به جرم اتحاد در میدان جنگ فرهنگی و دفاع از حریم ولایت. کار برای آقا!
اصغر انصاری:
گروه محترم تئاتر جابر سلام از وجود چنین بانوان فرهیخته بر خود می بالیم که در کنار مسئولیت خطیر همسری و مادری چنین دلسوزانه و غیرتمند در راه بیداری و بصیرت افزایی جوانان کشورمان می کوشند و از هیچ چیز حتی آبروی خود در راه خدای جابر هراسی ندارند. چرا که یقین دارند که او جبران کننده و مدد کار و یاورشان است.
هرآنچه که از دل برآید لاجرم بردل نشیند.